شهید محمد نبی بابائی

شهید محمد سال 1343در روستای ناصرآباد در خانه‌ای مذهبی به دنیا آمد. نام پدرش ذبیح الله و مادر خدیجه بابایی است. فرزند پنجم خانواده و دارای هفت برادر و یک خواهر است. پدر با شغل  کشاورزی زندگی خود را می‌گذراند.

شهید محمد تحصیلات دورۀ ابتدایی‌اش را در روستای ناصرآباد گذراند و برای ادامۀ تحصیل و کار به نزد برادر بزرگترش عباس در تهران رفت. ایشان با راهنمایی برادر وارد سپاه شد و در غرب کشور به فعالیت پرداخت.

شهید محمد در هشت سال دفاع مقدس با اصابت تیر و ترکش بر بدن نحیفش، بارها مجروح و دچار موج‌گرفتگی و عارضۀ گازهای شیمیایی شد. ولی هر بار پس از بهبودی به جبهه برمی‌گشت.

ایشان در سال 67 با خانم حدیثه شیخی ازدواج می کند و صاحب دو فرزند به نام عباس و مصطفی می شود.

آثار مجروحیت و موج گرفتگی و سمّ گازهای شیمیایی بیش از بیست سال زندگی راحت و بی‌درد را از ایشان گرفت. با گذشت 13 سال از آلوده شدن به سم‌های شیمیایی، حال جسمی شهید محمد رو به وخامت رفت تا جایی که خانواده‌اش متحمل زحمات فراوان شد. در مدت یک سال و نیم آخر زندگی شهید محمد، ایشان با چنان  درد و سختی فراوانی سپری شد  که قابل گفتن نیست؛ مواد شیمیایی به خون و استخوان بدنش وارد  و موجب سرطان در کل اعضای بدن شد. سرانجام این شهید بزرگوار در اوج درد و تنهایی در بیمارستان 501 ارتش در تاریخ 1/11/ 1381 جان به جان آفرین تقدیم کرد. پیکر مطهرش در گلزار روستای ناصرآباد زیارتگاه عاشقان راه شهادت است.

بخشی از وصیت‌نامه شهید محمد نبی

«هم‌اکنون امیدوارم که خداوند این‌بار توفیق شهادت در راهش را نصیبم گرداند، ان شاءالله! البته می دانم که رسیدن به درجه و مقام لقاءالله و زیارت خدا{مخصوص} افراد صالح و متقی است و عصیان را در آن، جا و مکان نیست! لیکن در این‌جا توبۀ خود را با کمال سرافکندگی و خجالت به پیشگاه حضرت باری تعالی و رحمت بی‌کران او می‌برم و امیدوارم که به حق محمد و آل محمد (ص) خداوند بر این بندۀ حقیر رحم نماید و از گناهانم و تقصیراتم درگذرد و ما را به شفاعت حسین (ع) نایل فرماید؛ ان شاءالله...